English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (909 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
membrane keyboard U احساس کننده فشار را فعال میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
carebaria U احساس فشار در سر
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
feelers U احساس کننده
feeler U احساس کننده
actuator U فعال کننده
sensitive U آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
the bird is p of that event U مرغ وقوع ان رویدادرا ازپیش احساس میکند
ce U تراشه فعال کننده
psychoactive drug U داروی فعال کننده روان
masks U کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
mask U کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
direct coupled transistor logic U سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
epo U Off Power Emergency مدار و دکمههای فعال کننده ان
interrupt U اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
interrupting U اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
interrupts U اصط لاحی در برنامه نویسی کامپیوتری که خط وط وقفهای که باید فعال شوند را انتخاب میکند
handles U شمارهای که فایل فعال را مشخص میکند در برنامهای که به فایل دستیابی دارد
handle U شمارهای که فایل فعال را مشخص میکند در برنامهای که به فایل دستیابی دارد
mouse U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses U توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
extrasensory U ماورای احساس معمولی خارج از احساس عادی
pressure gaverner U تنظیم کننده فشار
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
angst U احساس وحشت و نگرانی احساس بیم
high pressure sterilizer U استرلیزه کننده فشار قوی
high pressure compressor U منراکم کننده فشار قوی
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
pressure equalized addition funnel U قیف افزایشی متعادل کننده فشار
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
drill press U متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
active U هدف فعال خط مشی فعال
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
back pressure turbine U توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
synesthesia U احساس سوزش یادرد در یک عضو بدن در اثروجود درد در عضو دیگر بدن احساس متقارن
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
camper U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
automatic reset circuit breaker U محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
basics U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
crossing target U هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
serials U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
serial U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
formed U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
reperforator U ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
computer nik U استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
Q Channel U یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
logo U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
adder U تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
adders U تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
Hayes Corporation U تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carried U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carries U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carrying U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
carry U عملی که در آن یک وام در جمع کننده تولید وام میکند و همه در یک عمل رخ می دهند
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
air cooled oil cooler U نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
automonitor U ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
adder U جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
adders U جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
feeling U احساس
sensed U احساس
sensed U حس احساس
esthesis U احساس
sense U احساس
feelings U احساس
sense line U خط احساس
sense U حس احساس
aesthesiogenic U احساس زا
senses U احساس
aesthsis U احساس
sentiment U احساس
sensing U احساس
thick skinned U بی احساس
apathetic U بی احساس
appriciation U احساس
percipience U احساس
sensation U احساس
impression U احساس
gusto U احساس
apperception U احساس
senses U حس احساس
impressions U احساس
sensations U احساس
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
up U فعال
active U فعال
active cell U سل فعال
sthenic U فعال
efective U فعال
go-ahead U فعال
snell U فعال
energetic U فعال
smacker U فعال
light footed U فعال
smacking U فعال
operational U فعال
astir U فعال
light foot U فعال
strenuous U فعال
upped U فعال
upping U فعال
commissioned <adj.> U فعال
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
subjective sensation U احساس غیرعینی
sensibilities U احساس ودرک هش
antipathy U احساس مخالف
nostalgia U احساس غربت
tail between one's legs <idiom> U احساس شرمندگی
sensibility U احساس ودرک هش
aesthesia U قوه احساس
amenability U احساس مسئولیت
handles U احساس بادست
handle U احساس بادست
malease U احساس مرض
heavy heart <idiom> U احساس ناراحتی
malaise U احساس مرض
supersensory U مافوق احساس
dual sensation U احساس دوگانه
sense organ U عامل احساس
sensation of hunger U احساس گرسنگی
dreaded <adj.> U پر از احساس هراس
euthymia U احساس سرحالی
pang U احساس بد وناگهانی
stolidly U فاقد احساس
appreciated U احساس کردن
itchiness U احساس خارش
feel U احساس کردن
esthesiometer U احساس سنج
aggro U احساس پرخاشگری
sense switch U گزینهء احساس
guilt feeling U احساس گناه
impassible U فاقد احساس
appreciating U احساس کردن
appreciates U احساس کردن
stolid U فاقد احساس
limen U استانه احساس
sense U احساس کردن
humiliation U احساس حقارت
sensed U احساس کردن
perceptions U دریافت احساس
feeling of inadequacy U احساس نابسندگی
feels U احساس کردن
feeling of inadequacy U احساس بی کفایتی
really U احساس میکنم
appreciate U احساس کردن
senses U احساس کردن
perished [British] [colloquial] [feeling extremely cold] <adj.> U احساس یخ زدگی
chilled to the bones <idiom> U احساس یخ زدگی
sense wire U سیم احساس
sensorium U مرکز احساس
perception U دریافت احساس
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2Some of my translations are missing !
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com